اخلاق درحقوق وارتباطات حقوقی

در حقیقت این احکام با بایدها و نبایدها ونیز درست ها و نادرست ها سر و کار دارند

اخلاق درحقوق وارتباطات حقوقی

در حقیقت این احکام با بایدها و نبایدها ونیز درست ها و نادرست ها سر و کار دارند

۱-دکتر کاتوزیان :قواعد حقوقی نتیجه نزدیک‌ شدن اخلاق و حقوق است.
توضیح:
دکتر ناصر کاتوزیان، پدر علم حقوق در ایران که معتقد است «قانون تحت تاثیر اخلاق است»، اخلاقی که انسان بر اساس مصلحت انتخاب کند را اخلاق کاملی نمی داند و درباره تقابل حقوق و اخلاق می گوید: هر جا که دولت‌ها برای حفظ اقتدار خودشان دست به تصویب قوانینی می‌زنند که با اعتقادات مردم منافات دارد، این تنازع رخ می‌دهد و ممکن است در کوتاه‌مدت، قدرت بر اخلاق چیره شود ولی در درازمدت، این اخلاق است که بر قدرت چیره می‌شود و حقوق را به زیر می‌کشد.او می گوید: همه چیز در قوانین نمی‌تواند بیاید. همه چیز در ید مجری قانون است. مجری بد، قانون خوب را هم بد می‌کند و مجری خوب، نواقص قانون بد را هم جبران می‌کند..کاتوزیان : عالمان اخلاق را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد؛ برخی اعتقاد دارند اخلاق، فقط اخلاق برترین است. اینها به اخلاق مذهبی یا اخلاق سنتی و معقول متکی هستند و غالب‌شان نیز اعتقاد دارند که این اخلاق، ثابت است و تغییرپذیر نیست. جمعی از فیلسوفان و متکلمانی که چهره مذهبی دارند، به این نوع اخلاق اعتقاد دارند و می‌گویند اخلاق برای اینکه اجباری باشد و پای بگیرد، باید از منبعی بالاتر از انسان، مثل پیامبران و پاکان تراوش کند. گروه دیگر اعتقاد دارند که اخلاق، نسبی و تغییرپذیر است. یعنی وقتی جامعه تغییر کرد، اخلاق آن نیز تغییر می‌کند و هر جامعه، اخلاق مخصوص خود را دارد. به نظر این گروه، اخلاق از دل آداب و رسوم جامعه برمی‌آید. در جامعه‌شناسی وقتی از اخلاق صحبت می‌کنند، در واقع مراد از آن تجزیه و تحلیل آداب و رسوم است. یعنی اخلاق رویدادهایی است که در جلو چشمان ما اتفاق می‌افتد و اکثریت مردم اعمال می‌کنند و به آن اعتقاد دارند. گروه سوم که تعدادشان نیز معدود است و فلاسفه بزرگی مثل هگل نیز طرفدار آن هستند، اعتقادشان بر این است که اخلاق محدود به اطاعت از قوانین دولتی است چون دولت مظهر روح جهانی است، آنچه اراده کند، برای ما الزام‌آور است.